پس از ورود دين اسلام به درون قلمرو ايران سال ها به طول انجاميد تا فرهنگ جديد در دل مردم به طور كامل جاي باز كند. به يكباره تغيير پيدا كردن باورها و رواج يك سبك زندگي جديد امري نبود كه بي معطلي اتفاق بيفتد. هرچند سال هاي طولاني صرف اين امر شد اما به مرور و در نهايت مردم با عمق وجود و قلب هاي خود آيين تازه را پذيرفتند. نهضتي كه از پيش آغاز شده بود سرعت بيشتري پيدا كرد و بر همه ابعاد تاثيرش را به نمايش گذاشت. دين اكثريت مردم علاوه بر اثر طبيعي اش بر فرهنگ عامه، معماري و هنر را نيز در آغوش گرفت. كم كم در سراسر شهرهاي ايران بناها، عمارت ها و مساجد زيبا و خيره كننده اي توسط صنعت گران كاردان و استادان زبردست به پا عرصه گذاشتند. اگر در گوشه و كنار اين مرز و بوم گشتي بزنيد به وضوح بي شمار سازه تاريخي اعجاب انگيز خواهيد ديد. در مجله مستر بليط اين بار به شهر ورامين سفري كرده ايم و مسجد كهن سال آن را مورد بررسي قرار داده ايم. براي آشنايي با هنر تماشايي عصر ايلخانان مغول تا انتها همراه ما باشيد.
تاريخچه مسجد جامع ورامين
حمله خانمان برانداز مغول ها به ايران ويراني هاي بسياري به جاي گذاشت. پس گذشت دوران سياه جنگ و درگيري به مرور آباداني آغاز گشت و فرزندان و نوادگان چنگيز خان سعي كردند تا مجددا سرزميني پر رونق بنا كنند. ايلخانيان كه از نسل او بودند؛ نزديك به 80 سال بر راس قدرت جاي داشتند و زماني كه به دين اسلام تشرف يافتند؛ سازه هاي زيادي از خود به يادگار گذاشتند. مسجد جامع ورامين نيز يكي از همين موارد است. پس از غازان خان، هشتمين پادشاهي كه از سلسله آن ها بر تخت نشسته، شخصي بود كه بعدها پس از روي آوردن به تشيع، نامش را به سلطان محمد خدابنده تغير داد. ساخت اين بنا در زمان فرمانروايي او شروع شد اما عمر كوتاهش كفاف نداد تا تكميل شدن آن را ببيند. از همين جهت، پسرش، ابوسعيد كه حالا عنوان پادشاهي را به همراه داشت، به اتمام رساندن مسجد را به عهده گرفت.
تخمين زده مي شود با در نظر گرفتن كتيبه هاي موجود كه تاريخ 726 قمري را نشان مي دهند، كامل شدن فضا مربوط به همان موقع باشد. حدودا كم تر از يك سده بعد، شاهرخ ميرزا تيموري كه به در تاريخ ايران به عمران و آباداني شهره است؛ در 815 قمري دستور مرمت سازه را صادر كرد. در دي ماه 1310 شمسي نيز نام مسجد جامع يا جمعه ورامين در فهرست آثار ملي كشور جاي گرفت. با اين وجود متاسفانه هرگز اهميت كافي در مراقبت و نگهداري از آن اعمال نگرديد به طوري كه در حال حاضر آسيب هاي قابل توجهي به آن وارد شده است. موضوعي كه فعالان و علاقه مندان حوزه آثار تاريخي و باستاني را به شدت نگران كرده است. استاد محمدكريم پيرنيا از جمله اشخاصي بود كه بازسازي اين محوطه را واجب مي دانست و اقدامات موثري را نيز رقم زد. با وجود اين تدابير هنوز هم نياز است تا توجه بيشتري به سمت همچين گنجينه ارزشمندي معطوف گردد. در طي گذر سال ها غبار پيري بر چهره با شكوه و جلال سابق بنا نشسته اما همچنان يكي از درخشان ترين نمونه هاي معماري ايلخاني به شمار مي آيد. گچ بري ها و كاشي كاري هايي هنرمندانه كه علي رغم كهن سالي، از ظرافت تمام و زيبايي سخن سر مي دهند.